روستای باصفای وانشان

معرفی روستای وانشان از توابع گلپایگان در استان اصفهان

روستای باصفای وانشان

معرفی روستای وانشان از توابع گلپایگان در استان اصفهان

روستای باصفای وانشان

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی و معرفی روستای باصفای وانشان تاسیس شده است شما هم ولایتی های عزیز می توانید با ثبت نظرات و یا ارسال مطالب ارزنده خود به ایمیل atyabir@iust.ac.ir ما را در این امر یاری نمائید.

بایگانی
نویسندگان

۲ مطلب در مرداد ۱۳۸۸ ثبت شده است

عکس های جدید جمعه 23مرداد

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۸۸، ۰۷:۳۰ ب.ظ
 

عکس های جدید  از وانشان بطور مستقیم

http://vaneshani.sepehrblog.ir

برای مشاهده تصاویر  اینجارا کلیک کنید



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۸۸ ، ۱۹:۳۰
سیدرضا اطیابی

احیای آداب ورسوم فراموش شده

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۸، ۰۷:۳۰ ب.ظ

اِندو

 

             «  اِندو »  نام شرکت تعاونی شیر خانم های وانشان است .

 

در زمان های نه چندان دور  بانوان محترم وانشانی برای اینکه هرروز گرفتار شیر جوشاندن  و ماست بندی و... نشوند ؛ باهم  گروه های ده پانزده نفره تشکیل می دادند وتوافق می کردند که به نوبت  به مدت چند روز شیر گاو وگوسفند خود را منزل یک نفر از اعضاء ببرند وبه  عنوان قرض تحویل او بدهند پس از  آن به مدت چند روز  اندو از منزل کلا فاطمه خانم می رفت منزل اقدس خانم  مجدداً پس از چندروز اندو می رفت  منزل مش فاطمه صغرا وبه همین روش « اندو» منزل تمام اعضاء دور  می زد  و عده ای  شیر قرض می دادند وعده ای هم قرض خود را پس می دادند .

 البته هرکس  شیر بیشتری تولید می کرد مدت بیشتری اندو را خانه خود  نگه می داشت ودر نتیجه شیر بیشتری از مردم قرض می گرفت وهرکس شیر کمتری داشت وتوان باز پرداخت کمتری داشت مدت کمتری اندو را در منزل خود نگاه می داشت . بانوان وانشانی در دو نوبت شیر تولیدی خود را به اندو می بردند.

   1-  هنگام غروب و سرشب  

   2 – حدوداً نیم ساعت قبل از طلوع آفتاب تا نیم ساعت بعد از طلوع آفتاب

  آن چه جالب وشنیدنی است کیفیت اندازه گیری مقدار شیر است فردی که اندو خانه او بود یک مجمعه (سینی بزرگ مدور  مسی) روی زمین می گذاشت ویک کشکول وسط آن می گذاشت  (کشکول یک کوزه سفالی بود به ارتفاع تقریبی سی سانتیمتر وقطر دهانه این ظرف حدود پانزده سانتیمتر بود ) وحدواًدوکیلو شیر در آن جا می گرفت .

  توی این کشکول یک  چوبخط بود که مقداری  بزرگتر از ارتفاع کشکول بود  که از پایینترین سمت آن خطوطی به فاصله  تقریبی نیم سانت از هم  ایجاد شده بود و تا بالاترین حد که به اندازه قامت کشکول بود  این خط ها ادامه داشت. 

 هر فردی که شیر می آورد می ریخت توی کشکول اگر پر می شد آنرا خالی می کرد توی تشت واگر شیر اوکشکول را پر نمی کرد چوب خط را توی شیر فرومی کرد وبیرن می آورد ونگاه میکرد ببیند چندتا از خطوط  چوب خط در شیر فرو رفته آنرا می شمرد وبرای احتیا ط یک بار دیگر  این کار را تکرار می کرد وبه ذهن خود میسپرد و روی دیوار  با خط کشیدن آنرا ثبت می کرد که فراموش نشودودر پایان که اندو می خواست جای دیکر برود به صاحب اندو اطلاع می داد که جمعا چند کشکول وچند چوب خط  ، شیر به او قرض داده شده تا او وظیفه خود را در باز پرداخت بدهی اش بداند والبته به لحاظ اینکه حجم کشکول در قسمت های مختلف تفاوت می کرد این وضع واقعا کار محاسبه واندازه گیری شیر را خیلی مشکل می کرد به طوری که مادرم هرقدر روش محاسبه وجمع بندی اندازه های مختلف را برایم توضیح می دهدباز متوجه نمی شوم .

 مسئله ی جالب تر در این مشارکت وتعاون اینکه  : در هر جای دنیا خریدار باتمام وجود مواظب  فروشنده است که کلاه سرش نگذارد اما درفرهنگ غنی وارزشمند مادران ما وانشانی ها زیر نظر گرفتن فردی که شیر آورده به «  اندو »، هم کاری زشت وهم بی معنا ولغو بود وبدون کوچکترین شک وبد گمانی وبا حسن اعتماد تمام اعضاء « اندو » شیر را پیمانه می کردند و می رفتند بدون آنکه صاحب اندو خودش حضور داشته با شد  !! واین ارزش اخلاقی ودینی چیزی است که همه مون  به آن افتخار می کنیم  ؛ ارزش وفرهنگ حلال خوری وحسن ظن وحسن اعتماد به همدیگر.

رسم  بر این بوده که وقتی شرکت تعاونی  «اندو » تشکیل  شد  و برای  اولین بار  «اندو » به خانه ی هریک از اعضاء می رفته صاحب (میزبان )  « اندو »  به هریک از اعضاء که برا ی اولین با ر به خانه اش شیر می آورد ، مقداری سبزی خورن (نعنا ریحون شوید جعفری و...هدیه می داد ومی توانست به جای سبزی  ، شیرین هدیه کند وهدیه از دو مورد خارج نبود . 

مطلب جانبی دیگری که در این میان قابل ذکر است  مسئله دلرحمی ما وانشانی هاست  هر کسی که اندو خانه اش بود حتما مقیّد بود حداقل چند نوبت صبح ها    برای کسانی که گاو نداشتند  ، سر شیر  ببرند که آن ها احسا س نداری و فقر نکنند  همین الان هم آن ها که گاو شیر ده دارند وقتی می بینند یکی از همسایه ها که گاو ندارد ، پسر یا  دخترش از  ازتهران یا شهرستان به خانه اش آمده حتماً برایش شیر می برند که او پیش فرزندش شرمنده ودلشکسته نباشد .مطالب دیگری در باره ی این شرکت تعاونی بانوان قابل ذکر است که به علت کمی وقت از ذکر آن خودداری می کنم وجنابعالی و همولاتی های محترم را به خدا می سپارم تا درودی دیگر بدرود .

 مصطفی مشایخی (  حوزه علمیه قم  )



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۸۸ ، ۱۹:۳۰
سیدرضا اطیابی