"از غنی تری عناصر فرهنگ مادی هر سرزمین ( که نشانه تمدن نیاکان آن جامعه و شناسنامه ای برای
بیان موجودیت یک تاریخ است) ،آثار باستانی بجای مانده آن اقلیم می باشد"
اهمیت حفظ میراث فرهنگی بر هیچ کس پوشیده نیست زیرابناها و محوطه های تاریخی زبان خاموش
تاریخ کهن این روستای زیبا هستند که می توانند فضای روشنی ازگذشته تاریخی مردمان این دیار را
بهآیندگان ارایه کنند.
متاسفانه آثار تاریخی که در روستای وانشان وجود دارد با بی توجهی و یا کم توجهی آشکاری از سوی
مسئولین مواجه گردیده است، بطوریکه جهت نگهداری و مراقبت از این آثار ارزشمند،کمترین بودجه
درنظرگرفته شده ،که آن هم بدون کارشناسی دقیق اغلب به هدر می رود. بطور مثال، در ماه های
اخیر اخبار تخریب بناهای تاریخی از گوشه و کنار روستای وانشان به گوش می رسدکه این موضوع نگرانی های
زیادی را بین دوستداران میراث فرهنگی وانشان به وجود آورده است.
در آخرین اخبار از تخریب آثار و بناها و آثار تاریخی وانشان، می توان به قطع درخت توت با قدمت 150
ساله اشاره کرد کهمتاسفانه با بی تفاوتی شورا و دهیاری وانشان و مسئولین ذیربط، رو به
فراموشی می رود.

همچنین" خطر از بین رفتن درخت چنار بسیار قدیمی جنب امامزاده می باشد که تسمه های
نگه دارنده آن از هم جدا شده است.

و از همه مهمتر، آسیب دیدن طاق خشتی جنب امامزاده است که هم اکنون خطر ریزش این طاق
خشتی(که خود یکی از آثار بار ارزش وانشان است) بسیار بالاست که متاسفانه با بی تفاوتی
مسئولینذیربط (به بهانه نداشتن بودجه جهت تعمیر و بازسازی) در حال تخریب میباشدو
وضعیت نگهداری این اثر تاریخی بسیار نگران کننده می باشد.



مشکل اینجاست که هنوز فرهنگ محیطی ما به جایی نرسیده که همه متوجه این معنا باشندکه
وقتی یک بنایتاریخی سالم باقی می ماند در پی آن حقوق اجتماع نیز رعایت می شود.
برای این که فاجعه زیست محیطی دیگر اتفاق نیافتد طبیعتا دستگاه هایی مانند دهیاری و شورای
وانشان ،شهرداری و سازمانمیراث فرهنگی گلپایگان و ..... ، مسئول هستند که از تخریب بناهای
تاریخی جلوگیری نمایند.و همچنین همه اهالی محترم وانشان نیز باید متوجه ارزش این بناهای
تاریخی باشند و در حفظ این بناها کوشاباشند.
لذا از مسئولین محترم میراث فرهنگی گلپایگان و همچنین شورا و دهیاری محترم، درخواست
می گردد در اسرع وقت موارد فوق را قبل از وقوع فاجعه ای دیگر علاج نمایند چون فردا
بسیار دیراست.
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش