پیاله آو در وانشون (او یاری)
توجه :هرگونه کپی کردن مطالب و تصاویر از این وبلاک ممنوع می باشد
سنجش حجمی آب: سنجش حجمی اب در مناطق کمآب به اشکال گوناگون دیده میشود. در اطراف تهران اندازة حجمی آب را با «سنگ» میسنجند. بنابر تعریف مقنّیان، یک سنگ آب مقدار آبی است که بتواند با حرکت آرام از دهانهای به اندازة یک آجر محلی ا سرعتی معادل 15 قدم در دقیقه در جویی لاروبی شده حرکت کند. برای اندازهگیری، محل مناسب و بدون شیبی را در نزدیک مظهر قنات (آبنما) برمیگزیدند و حدود 100 متر آن را لاروبی و آماده میکردند. سپس آجرهای قدیمی محلی (آجرهای قدیمی شهر ری دارای ابعاد 20 20 سانتیمتر برابر با 400 سانتیمتر مربع) را به گونة افقی در کفِ جوی قرار میدادند. بعد برای تعیین هر سنگِ آب دو آجر به گونة عمودی در طرفین آجر افقی میگذاشتند و آجری نیز به گونة افقی به صورت سقف روی آن مینهادند واطراف آن را میبستند. در نتیجه مقدار آبی که بدون فشار و آزادانه از این مجرا عبور میکرد، اگر سرعتی برابر با 15 قدم در دقیقه داشت، یک سنگ آب شمرده میشد. برای اندازهگیری سرعت، از نقطة قراردادن آجر، 15 قدم در جهت مسیر آب قدمشماری و علامتگذاری میکردند. آنگاه پرهای کاه، گُل، سبزه یا برگِ درخت که در آب غوطهور نشود و با سرعتِ آب حرکت کند، در آب میانداختند و زمانِ آغازِ حرکت را ثبت میکردند و پس از یک دقیقه نقطهای را که کاه، سبزه یا برگِ گل بدانجا میرسید، علامت میگذاردند. اگر فاصلة دو نقطة علامتگذاری شده کمتر از 15 قدم بود، مقدار آب کمتر از یک سنگ و اگر بیشتر از 15 قدم بود بیش از یک سنگ شمرده میشد.
در این اندازهگیری اگر طول هر قدم را برابر با یک متر (100 سانتیمتر) در نظر بگیریم، اندازة حجمی یک سنگ آب در هر ثانیه چنین سنجیده میشود:
یک سنگ = 10 لیتر در ثانیه = 000،10 سانتیمتر مکعب در ثانیه
گاهی که مقدارِ آبِ منبع آبدهی بسیار بود، برای اندازهگیری آن آجرهای متعددی در محل اندازهگیری قرار میدادند و به هنگام عبور کامل آب از دهانة هر آجر، تعداد سنگ آبها را مشخص میکردند. بعدها برای «سنگ کردن»، تختهای به نام «دَهَنه» میساختند و در محل موردنظر در کف جوی لاروبی شده و بدون شیب قرار میدادند و اطراف ان را میبستند تا آب آزادانه فقط از درون دهنه عبور کند. بعد، دهانه و ارتفاع آب را اندازه میگرفتند. مثلاً اگر پهنای دهانة چوبی 60 سانتیمتر و ارتفاع آب 20 سانتیمتر و سرعت 15 قدم در هر دقیقه بود مقدار آب چنین محاسبه میشد:
3 سنگ = 30 لیتر در ثانیه = 000،30 سانتیمتر مکعب =
اندازهگیریِ سنگِ آب به شیوة یاد شده اندازهگیریِ دقیقی نبود و اهمیت چندانی هم به دقت آن داده نمیشد و به سبب همین عدم دقت، اکنون اندازة سنگ آب را بین 10 تا 14 لیتر در ثانیه محاسبه میکنند، زیرا در گذشته محاسبة مقدارِ حجمیِ سنگِ آب به طول قدمها، و طول قدمها هم به طول قد افراد قدم کننده بستگی داشت. در این صورت اگر طول هر قدم بیش از یک متر بود، مقدار حجمی سنگ آب هم به همان نسبت تغییر مییافت.
اجزای سنگ آب: مقنّیان آگاه، هر سنگ آب را برابر با 40 سیر محاسبه میکردند. روش اندازهگیری بدین ترتیب بود که سطح آجرهایِ عمودیِ دهانة عبورِ یک سنگِ آب را که بر روی آجرهای افقی قرار داشت، ابتدا به 4 قسمت مساوی تقسیم میکردند، سپس هر یک از این 4 قسمت را به 10 قسمت مساوی منقسم میساختند و هر قسمت را یک سیر میشمردند که برابر با 10 سانتیمتر مربع در طول 15 قدم بود. در اندازهگیریِ سنتی اگر آب در سطح شیبدار و با سرعت حرکت میکرد، توجهی به 15 قدم در دقیقه نداشتند. تنها سطح مقطع آب را اندازهگیری میکردند و هر 10 سیر (یک چهارم آجر ) را برابر با یک سنگ میدانستند، ولی اگر آب در حال ریزش بود، سطح مقطع هر سنگ آب را برابر با 5/2 سیر (5/5 = 25 سانتیمتر مربع) محاسبه میکردند و فقط این اندازهها را در مقطع دهانة آب در نظر میگرفتند (صفینژاد، 124ـ127).
همآهنگ کردن مدار گردش آب: گاهی نهر آبی از به هم پیوستن آب چندین قنات با مقدار حجم نابرابر و «مدار گردش» ناهمآهنگ تشکیل میگردید، ولی مالکیت هر یک از منابع آبدهی براساس حقابه (حقآبه) در طول مدار، شکل عرفی به خود میگرفت و مبادله میشد، ولی به سبب مشترک بودن نهر و استفادة مشترک از آن، لازم میشد که مدارهای ناهمآهنگ براساسی سنجیده، به هم تبدیل شود و همآهنگ گردد. در این تبدیل چنین عمل میکردند:
سنگ آب ثانوی در محاسبة نهر واحد
مثلاً، در جنوب تهران در شمال غربی شهر ری از به هم پیوستن 3 قنات که سنگ آب و مدار گردش آب آنها مختلف بود نهر واحدی به وجود میآمد (این نهر چندسالی است که خشک شده است). خرده مالکان هر یک از این 3 قنات برای بهرهگیری از حقابة عرفی، مقدار حجمی (سنگ آب) و مدار گردش مختلف را در نهر واحد چنین میسنجیدند:
قنات الف (حضرتی یا الیمان): دارای 6 سنگ آب، مدار گردش 6 شبانهروز یکبار، با 144 ساعت آب برای بهرهگیری، مقدار حجمی و مدار گردش آب 2 قنات دیگر را با این قنات میسنجیدند و منطبق میکردند.
قنات ب (اکبرآباد): دارای 13/2 سنگ آب، مدار گردش 8 شبانهروز یکبار، با 192 ساعت آب جهت بهرهگیری. در تبدیل مقدار آب و مدار گردش آب این قنات به مقدار آب و مدار گردش آب قنات الف چنین عمل میکردند:
قنات ج (مِلْکی): دارای 66/3 سنگ آب، مدار گردش 5 شبانهروز یکبار، با 120 ساعت آب برای بهرهگیری. برای تبدیل مقدار آب و مدار گردش آب این قنات به قنات الف چنین عمل میکردند:
سنجش و محاسبة آب 2 قنات و بهرهگیری در نهر واحد (جدول شمارة 1)
موضوع قنات الف قنات ب قنات ج نهر واحد
مقدا سنگ آب طبیعی
مدار عرفی گردش آب (شبانهروز)
سنجش براساس مدار 6 شبانهروز
سنجش دقیقهای در مبادلة ساعتی
ساعات قابل مبادله در هر مدار
درصد آب هر قنات نسبت به نهر واحد 6
6
6
30
144
50 13/2
8
6/1
8
192
3/13 66/3
5
4/4
22
120
7/36 79/11
6
12
60
144
100
سنجش و جدایی دو منبع آبدهی در نهر مشترک: اگر چند منبع آبدهی دارای نهر مشترک دائمی ولی مقدار آب و مدار گردش ناهمآهنگی میبود، براساس ضوابطی آنها را به هم تبدیل می:ردند و از آن بهره میگرفتند، ولی گاهی در فصول گم در بسیاری از روستاها و حاشیة شهرها، علاوه بر حقابة سنّتی احتیاج به آب اضافی نیز بود که منبع آب اضافی در محل مورد استفاده دارای نهر مستقلی نبود. از این رو، آب نهر موقتی و اضافی را در محلی به مجرای آب نخست میافزودند و پس از طی مسافتی آن دو را از هم جدا میکردند و در دو قسمت از آن بهره میگرفتند. برای این جدایی، سهم بران مجبور بودند به اندازهگیری حجمی مستقل هر آب در محل جدایی بپردازند. محل اندازهگیری و جدایی دو آب را «سرنیاره» (نییاره) و مشخص کنندة مقدار هر آب را «نیاره» یا «بَجَن» مینامیدند.
نیاره کردن: گاهی بنابر نیاز و با موافقت صاحبان یک جوی (نهر اصلی) آب جویی دیگر (نهر فرعی) را بدان میافزایند (آب روی آب انداختن) و پس از طی مسافتی در نهر اصلی (نهر مشترک موقتی) دوباره آن را جدا و مستقل میکنند. برای اینکه مقدار آبی که از نهر مشترک جدا میشود، دقیقاً مساوی با مقدار آبی باشد که به نهر اصلی افزوده شده، نوعی اندازهگیری معمول است که آن را «نیاره کردن» مینامند. روش کار این است: اندکی پایینتر از جایی که نهر فرعی از نهر مشترک جدا میشود، مقدار آب نهر اصلی را (پیش از افزودن نهر فرعی بدان) با گذاشتن علامتی بر روی جسمی ثابت مانند سنگِ جدار نهر یا ریشة درخت یا میلهای (نیاره) که در نهر فرو میبرند، مشخص میکنند. آشکار است که پس از افزودن آب نهر فرعی به نهر اصلی سطح آب بالاتر از علامت میآید؛ آنگاه آنقدر از آب نهر مشترک در جوی فرعی (جدا شده از نهر مشترک) روان میسازند که سطح آب در نهر اصلی دوباره به مقابل علامت نیاره برسد، طرفین تا پایان کار به دقت مقدار آب نیاره را زیرنظر دارند تا آب اصلی کم یا زیاد نشود.
طرز سنجش و جداسازی آب دو منبع آبدهی
با مجرای مشترک
سنجشهای حجمی مقسمی: در سنجشهای حجمی آب مناطقی از ایران سنجش «حجمی مقسمی» آب رواج دارد بدینترتیب که اگر نهر آبی به چند مزرعه، ده یا منطقه تعلق داشته باشد و یا به سبب حجم زیاد، لازم شود که آب به دو یا چند قسمت گردد، در نقاط مشخصی در طل نهر مقسمهای سنگی یا چوبی در عرض بستر آب قرار میإهند که حجم آب به قسمتهای برابر یا نابرابر، براساس سهم حقابه بران تقسیم شود و از آن پس هر شاخه،نهر یا جوی مستقلی را تشکیل دهد که ممکن است خود مجدداً به قسمتهای کوچکتری تقسیم گردد. این تقسیمات در طومار سنتی آبیاری مشخص میگردد و میرابان بر این تقسیمبندیها نظارت دارند.
در مقسمهای بزرگ در نزدیکی محل تقسیم آب، عرض بستر نهر عریض میشود تا از فشار و سرعت آب کاسته شود. در این محل کف بستر مسیر را صاف و هموار میکنند تا جریان آب با فشار عادی حرکت کند. سپس مقسم را سر راه آن بنا میکنند.
مقسم عبارت از محلهای عبور آب است که به دقت با درازا، پهنا و بلندی مشخصی براساس سهام حقابهبران محلهای مختلف بنا شده است. در اردستان این تقسیمبندی را «فُرْزهبندی» و هر قسمت را یک «فُرْزه» آب مینامند. در شهر اردستان آب اصلی مصرفی محلات و بازار به بیست فرزه تقسیم میشود و در چهار جوی به نسبت نامساوی 3، 6، 4 و 7 فرزه به سوی مناطق چهارگانة شهر جریان مییابد.
در تفرش اینگونه مقسمها را «مقسمهای ناودانی» مینامند. مثلاً آب قنات به نسبت حجمی خود در محل مشخصی به 2، 3 یا 4 ناودان تقسیم میشود و هر ناودان جوی مستقلی است که دارای چندین «ناو» آب است. ناو به مقدار آبی اطلاق میشود که بتواند یک کَرت را به خوبی سیراب کند.
مشهورترین و بزرگترین مقسمهای آب ایران در زایندهرود اصفهان دیده میشود که شکل سهمبندی و اجزای آن در محلهای مختلف طول رودخانه در طومار مشهور به طومار شیخ بهایی به تفصیل بیان شده است (طومار، جم(.
نوع دیگری از سنجش حجمی آب در روستاهای اطراف یزد رواج دارد. در روستای سرچشمه زارچ یزد این اندازهگیری با ابزاری به نام سنجیده میشود. پرگال ابزاری است چوبی یا برنجی با دو ضلع مُدّرج که از یک طرف به یکدیگر متصلاند. به هنگام اندازهگیری دو ضلع نسبت به هم به حالت عمودی و افقی قرار میگیرند. ضلع افقی را اصطلاحاً دهنه و ضلع دیگر را عمق یا ارتفاع میگویند. درجات تقسیمبندی شده چنان است که هر ضلع از دیگری کاملاً مشخص است.
محل اندازهگیری در حدود 100 متری مظهر قنات و در سطحی بدون شیب است. در این محل یک بندِ کوچکِ موقتی غیرقابل نفوذ ایجاد میکنند به گونهای که آب در پشت بند جمع شود و از بالای آن سرریز کند. در این حالت ضلع دهنة پرگال را روی سطح صاف بند قرار میدهند به طوری که ضلع عمق یا ارتفاع پرگال عمود بر آن واقع شود. با درنظر گرفتن درجات اضلاع و زاویة ریزش آب مقدار حجمی آب را مشخص میکنند. مثلاً اگر ضلع دهنه 60 سانتیمتر و ضلع عمودی حجم آب یک سانتیمتر باشد و زاویة ریزش آب از سطح ارتفاع بند 15 تا 20 را نشان دهد به طوری که اگر دست را زیر قوس بریزش آبشار مانند ببرند دست خیس نشود، آن را برابر با 60 فقیر زمین (60×996 ذرع مربع) را آبیاری کند. در اندازهگیریهای حجمی در زارچ همواره ضلع عمودی (عمق یا ارتفاع) را ثابت و ضلع دهنه را متغیر میگیرند. در صورتی که در تفت یزد ضلع دهنه ثابت است. پرگالهای تفت دو نوعند: یک نوع با ضلع دهنة 20 واحدی و نوع دیگر با ضلع دهنة 30 واحدی ثابت. ارتفاع آب را با ضلع عمودی، بدون بستن بند و درجویی بدون شیب، اندازه میگیرند. آگاهان با در نظر گرفتن اعداد دو ضلع پرگال و ضرایبی، مقدار حجمی آب را برحسب قفیز معین میکنند.
سنجش زمانی آب: کهنترین نظام سنجش آب در ایران را «مدار گردش آب» یا «دور گردشی آب» مینامند. مدار گردش آب عبارت است از فاصلة زمانی میان دو نوبت آبیاری براساس حقابة محلی که در نقاط مختلف ایران از کمتر از یک هفته تا بیشتر از دو هفته یکبار است اساس «مدار گردش آب» مبتنی بر امکانات و نیازهای اولیة محلی است و جنبة عرفی دارد. رویدادهای تاریخی در بسیاری از مناطق ایران پیوسته در تغییر این نظامها مؤثّر بوده و فاصلة زمانی مدار گردش آب را دستخوش نوسان کرده است.
در بسیاری از روستاهای ایران حد مطلوب مدار گردش آب براساس 12 شبانه روز یک بار شکل گرفته است زیرا این فاصلة زمانی حد مطلوبی است برای آبیاری گندم و جو آبی که در ایران به کشت آن اهمیت زیادی میدهند.
تا قبل از اصلاحات ارضی که نظامهای زراعی سنتی جمعی مانند «بنه»ها، «صحرا»ها، و «هراسه»ها به قدرت و شکل اولیة خود باقی بود و تغییری در آنها پدید نیامده بود، به مناسبت وسعتِ نسبیِ کشتِ جمعی، سنجش آب موردنیاز آنها براساس شبانهروز شکل گرفته بود و حتی همیاری در آبیاری و کشت و داشت و برداشت نیز مبتنی بر ضوابطی بود که براساس شبانهروز تنظیم شده و تکامل یافته بود. قلمرو این واحدها در شرقِ خطِ همباران 300 میلیمتر بود (نک بنه).
واحد مدار گردش آب در تمامی ایران شبانهروز است که خود دارای نظامهای متعدد سنجش آب است. این نظامهای سنتی سنجش آب بنابر مقتضیات جغرافیایی اشکال گوناگونی یافته است: الف ــ سنجشهای زمانی شبانهروزی؛ ب ـ سنجشهای زمانی طاق آب.
سنجشهای زمانی شبانهروزی: در منطقة کویری ایران به سبب بلند و کوتاه شدن طول مدت شبانهروز در فصول مختلف سال، نظام سنجش زمانی نیز متغیّر است. در «خور» مدار گردش آب براساس 14 شبانهروز یک بار تعیین شده است. هر شبانهروز را به 4 «نیمروز» برابر با 240 فنجان تقسیم میکنند.
نیمروز صبح با طلوع خورشید آغاز میشود و طول مدت آن همیشه ثابت و برابر با 64 فنجان است. نیمروز ایواره پس از نیمروز صبح تا غروب آفتاب و طول مدت آن متغیر است. نیمروز سرشب از غروب آفتاب شروع میشود و طول مدت آن همیشه ثابت و برابر با 36 فنجان است. نیمروز آخر شب پس از نیمروز سرشب تا طلوع آفتاب و طول مدت آن نیز متغیر است.
مداربندی و آغاز سنجش مدار گردش از 36 روز بعد از عید (پنچم اردیبهشت) آغاز میشود و هر حقابهبری در طول مدت یک سال شمسی 26 نوبت حقابه دارد (مدار گردش 14 شبانهروز یک بار × 26 نوبت آبیاری سال = 364 روز). یک روز باقیمانده و خردههای سال شمسی را محلیان برابر با پنج نیمروز محاسبه میکنند و این اضافات را برای جبران کمبودها، عقبماندگیها و سایر نیازها در نظر میگیرند تا با شروع سال جدید اشکالی در سنجش نیمروزها پدیدار نگردد.
چنانکه اشاره شد، از 4 نیمروز شبانهروز، زمانِ نیمروزِ صبح و نیمروزِ سرِشب همیشه ثابت است و دو نیمروز ایواره و آخر شب همیشه متغیر است، زیرا با تغییرات نیمروز ایواره تغییرات طول روز و با تغییرات نیمروز آخر شب تغییرات طول شب در فصول مختلف همآهنگ میشود و تغییرات این دو همیشه عکس یکدیگر است. زمانی که طول روزها بلند میشود طولِ مدتِ نیمروزِ آخرِ شب کوتاه و زمانی که شبها بلند میشود، طول مدت نیمروز ایواره کوتاه میگردد، ولی در مجموع، طول مدت این دو نیمروز برابر با 140 فنجان است و ثابت میماند. اگر 4 نیمروزِ شبانهروز برابر بودند، طول زمانی هر نیمروز بایستی 60 فنجان باشد.
در جدول شمارة 2 هر شبانهروز 240 فنجان و هر فنجان را از نظر زمانی در سالهای اخیر 6 دقیقه میگیرند (نک : سنجش پیالای طاق آب). محلیان واحد سنجش زمانی دیگری به نام «قُله» به کار میبرند. هر قله را برابر با 4 فنجان (24 قیقه) و شبانهروز را برابر با 60 قله محاسبه میکنند. این سنجش فنجانی به شکل سنتی خود قبل از رواج ساعت در بسیاری از مناطق شرقی ایران به کار برده میشد. این اندازهگیری همان سنجشی است که در سدة 4ق/10م خوارزمی به شرح آن پرداخته است (ص 236ـ237).
گردش در مدار گردش آب: بنابر جهاتی نوبتِ «هر 14 شبانهروز یک بارِ» حقابه بران در نیمروزها ثابت نیست، مثلاً در «خور» نوبتها در نیمروزها چنین گردش میکند: اگر فردی سهم آبش در نیمروز صبح باشد، پس از 14 روز ــ در نوبت آبیاری مجدد ــ سهم آبش به نیمروز سرشب و در نوبت سوم آبیاری به نیمروز ایواره (بعد از ظهر) و در نوبت چهارم به نیمروز آخر شب تغییر مییابد.
واحدهای سنجش آب در «خور» (جدول شماره 2).
نام نیمروزها بها و پاییز تابستان زمستان
فنجان قله فنجان قله فنجان قله
نیمروز صبح
نیمروز ایواره
نیمروز سرشب
نیمروز آخرشب 64
56
36
84 16
14
9
21 64
80
36
60 16
20
9
15 64
32
36
108 16
8
9
27
شبانه روز 240 60 240 60 240 60
درون نیمروزها ابتدا خرده مالکان حقابهبر آب میگیرند و سپس آب در اختیار عمده مالکان قرار میگیرد که معمولاً در هر نیمروز بیش از یک عمده مالک از آب استفاده نمیکند. عمده مالکان معمولاً کم و کسر آب خردهمالکان را تأمین میکنند. گاهی که پایان حقابة یک عمده مالک در نیمروز به ظهر محلی، غروب یا طلوع خورشید ختم گردد، دیگر نیازی نیست که میراب به سنجش آب بپردازد یا به اصطلاح فنجان بر آب نهد.
سنجش شبانهروزی آب در فَرُّخی، دهی در همسایگی خور، بر اساس 10 شبانهروز یکبار است. در آنجا هم شبانهروز را به 4 نیمروز تقسیم کردهاند ولی تقسیمات درونی آن با تقسیمات خور کاملاً متفاوت است (نک جدول شمارة 3).
مدار گردش آب دروانشانگلپایگان براساس 7 شبانهروز یک بار شکل گرفته و هر شبانهروز به سه قسمت مساوی صبح، عصر و شب تقسیم گردیده است که هر قسمت را یک «طاق» (طاق بزرگ برابر با 72 پیاله) مینامند. گروههای هم آب هر طاق به دو دستة زمانی 36 پیالهای تقسیم شدهاند که آن را نیز طاق (طاق کوچک) مینامند هر طاق کوچک دارای سرطاقی است که همآهنگ کردن زمان آب حقابهبران (4 ساعت) از وظایف اوست. بنابراین، هر شبانهروز دارای 6 سرطاق است و بر طول مدار گردش آب که 7 شبانهروز است، 42 سرطاق نظارت دارند و اشکالات احتمالی را برطرف میکنند. واحدهای سنجش آب دروانشانچنین است:
مدار گردش آب
شبانهروز
شبانهروز
طاق (بزرگ)
طاق (کوچک)
پیاله
دانگ 7 شبانهروز یکبار
3 طاق (بزرگ)
6 طاق (کوچک)
72 پیاله (پنگ)
36 پیاله
6 دانگ
2 خط
درون پیاله با دو خط دقیقاً به 3 قسمت تقسیم شده که هر قسمت مشخص کنندة دودانگ آب است. فواصل خطوط را مسگرهای محلی به دقت سفید میکنند و خط سفید قلع بر پیالة مسی قرمز رنگ کاملاً مشخص است. زمان کمتر از دو دانگ را سرطاق با تخمین معین میکند.
دو طاق عصر و دو طاق شب دارای ساعات متوالی است، ولی دو طاق صبح دارای زمان متوالی نیست، زیرا 50 پیالة آن در صبح و 22 پیالة ان در سرشب قراردارد. مدت آبیاری هر یک از حقابهبران در درون هر طاق بزرگ با توافق سرطاقها و یا با علائم طبیعی چون سایة اشیاء در روز و یا ستارگان در شب تعیین میشود. چون سرطاقها از حقابة خود در پایان طاق آب استفاده میکنند، نیازی به شمارش پیاله برای خود ندارند. اگر حقابهبری مقداری آب زیاد میآورد، آن را به سرطاق میسپرد و در مقابل اگر حقابهبری هم نیاز به آب اضافی داشته باشد، آب لازم در اختیارش گذارده میشود و هر کدام در دفعات بعد به شکلی تسویه حساب میکنند (نک : جدول شمارة 4).
واحدهای سنجش آب در فرخی (جدول شمارة 3)
سنجش شبانهروز شبانهروز نیمروز قله دانگ طاس (فنجان) خط ساعت
شبانهروز
نیمروز
قله
دانگ
طاس
خط
ساعت 1 4
1 12
3
1 74
18
6
1 180
45
15
5/2
1 1080
270
90
15
6
1 24
6
2
20 دقیقه
8 دقیقه
1 دقیقه و20ثانیه
1
زمان و سنجش طاق آبها دروانشان(جدول شمارة 4)
نام طاق آب آغاز پایان مدت (پیاله)
طاق آب اول صبح
طاق آب اول صبح
طاق آب دوم صبح
طاق آب اول عصر
طاق آب دوم عصر
طاق آب اول شب
طاق آب دوم شب طلوع خورشید
از پیاله 15
غروب آفتاب
سایه دیوار (حدود ظهر)
از پیاله 37
از پیاله 23 غروب
از پیاله 59 به مدت 14 پیاله
پیاله 50
به مدت 22 پیاله
به مدت 36 پیاله
تا غروب
تا پیاله 59
تا طلوع خورشید 14
36
22
36
36
36
36
شش طاق آب طلوع خورشید طلوع خورشید 216
به سبب کوتاه و بلند شدن شب و روز در فصول مختلف، طاق حقابهبران صبح، عصر و شب یعنی گروههای اول، دوم و سوم، در هر نوبتِ گروهیِ آبیاری در شبانهروز، جابهجا میشود و پس از 3 هفته یا 3 دور مدار گردش، طاق هر گروه مجدداً در جای اولیة خود قرار میگیرد، بدینترتیب:
دور اول:
دور دوم:
دور سوم: گروه اول
گروه دوم
گروه سوم
گروه اول
گروه دوم
گروه سوم
گروه اول
گروه دوم
گروه سوم دو طاق آب صبح
دو طاق آب عصر
دو طاق آب شب
دو طاق آب عصر
دو طاق آب شب
دو طاق آب صبح
دو طاق آب شب
دو طاق آب صبح
دو طاق آب عصر
پس از 3 دور مدار گردش یا 3 هفته، یک دور جابهجایی طاق آبها به پایان میرسد، و شکل قبلی و اولیه عیناً تکرار میشود. حقابهبران درون طاق آب بزرگ هر کدام به دو دسته یا طاق آب کوچک تقسیم میگردند که در هر نوبت این دو دسته درون طاق آب خود جابهجا میشوند.
زمینهای زراعی حقابهبران هر طاق در کنار یکدیگر قرار دارد که به ترتیب بالا و پایین بودن زمینها، حقابة خود را دریافت میدارند، ولی به سبب اول و آخر قرار گرفتن زمینهای زراعی قطعاً کاس آب جوی (کاساب: بقیة آب روان در جوی پس از بستن آن از سرچشمه) در سهم حقابه آنها اثر میگذارد. از این رو، زمان حرکت آب را در مجراها و جویها اندازهگیری میکنند و با نظارت سرطاق و طبق عرف محلّ کاس آب را محاسبه میکنند.
آغاز زمانبندی مدار گردش آب از حدود اوایل فروردین ماه آغاز میشود و شورای سرطاقها با قرعهکشی نوبت آبیاری هر طاق را مشخص میکنند و براساس عرف محل و توافق به اجرا میگذارند.
سنجش شبانهروزی با تغییر واحد سنجش: در منطقة کویری بیابانک (ایراج) در جنوب غربی خور علاوه بر سنجش آفتابی، اندازهگیری زمانی فنجانی نیز رواج دارد. مدار گردش آب 16 شبانهروز یکبار است، هر شبانهروز به 4 نیمروز تقسیم میگردد، هر نیمروز را در تمام مدت سال برابر 30 فنجان میگیرند و هر فنجان خود به اجزایی به نام «طاس» تقسیم میشود که اندازة زمانی آن در فصول مختلف سال بر اساس جدول شمارة 5 تغییر میکند.
مدار گردش متغیر: مدارهای گردش آب از نظر طول زمان اغلب ثابتاند، ولی مدارهای گردش آب متغیری هم در نقاط مختلف ایران وجود دارد. در اطراف تهران به هنگام ماههای گرم که محصولات به آب بیشتر و زودتری نیاز دارند، طبق سنت محل، مدت مدار گردش به نصف تقلیل مییابد و بر این اساس میتوان تخمین زد که سطح زیر کشت محصولات بهاره (صیفی) به نصف زیر سطح زیر کشت محصولات پاییزی (شتوی) کاهش مییابد:
تبدیل واحدها بهار تابستان پائیز زمستان
نیمروز به فنجان
نیمروز به طاس
شبانهروز به طاس
فنجان به طاس
ساعت به فنجان
ساعت به طاس
طاس به دقیقه 30
60
240
2
5
10
6 30
72
288
4/2
5
12
5 30
66
264
2/2
5
11
5 و 27 ثانیه 30
54
216
8/1
5
9
6 و 40 ثانیه
در باغستان فردوس در طول سال مدار گردش آب به دو قسمت «زین» و «ولگار» تقسیم میشود. آبیاری زین از روز چهارم مهرماه آغاز میشود و تا اوایل تیر به مدت 9 ماه به طول میانجامد. در این مدت مدار گردش آب براساس 8 شبانهروز یکبار انجام میگیرد، ولی از اوایل تیر به بعد به مدت 96 روز به علت گرمای زیاد هوا که محصولات به آب بیشتری نیاز دارند، مدار گردش آب به 16 شبانهروز یکبار تغییر مییابد. در این مدت منحصراً آب به آبیاری باغهای میوه اختصاص دارد. این تغییر مدار از 1345ش به علت توسعة باغهای مذکور و با توافق مالکان آب و زمین صورت گرفته است.
در برخی از روستاها با در نظر گرفتن وضع بارندگی و مقدار حجمی آب، همه ساله تغییراتی در طول زمان مدار گردش آب و سطح زیر کشت ایجاد میشود. در فراشاه یزد این عمل را «رقم زدن» مینامیدند. رقم زنها مقنّیان و خبرگانی بودند که از یزد دعوت میشدند و پس از اندازهگیری مقدار حجمی آب، ترتیبی برای مدار گردش آب توصیه میکردند و این ترتیب از سوی زارعان رعایت میشد. در نیریز فارس سرطاقها که در تمام فصول ناظر بر مقدار حجمی آب بودند، پس از بررسی و مشاوره فاصلة زمانی مدار گردش آب را تغییر میدادند و این تغییر دوربندی دوبار در سال (اسفند ماه و تیرماه) انجام میگرفت.
سنجشهای زمانی در روز: در بسیاری از مناطق ایران به سبب اندک بودن مقدار حجمی آبِ منبع آبدهی، شبها آب چشمه یا قنات را در گودالهای نفوذناپذیری به نام استخر ذخیره میکنند و روزها با ضوابطی آب ذخیره شده را به مصرف آبیاری میرسانند که این کار «آبیاری استخری» نامیده میشود. بهترین نمونة آبیاری استخری را میتوان در سمنان مشاهده کرد. آب رودخانه «گل رودبار» با مدار گردش 15 شبانهروز مورد استفاده قرار میگیرد. 5/1 شبانهروز آن سهمیة ده «درجزین» در شمال سمنان است و 5/13 شبانهروز دیگر به شهر سمنان اختصاص دارد. آب رودخانه در شمال شهر وارد منطقة «پارا» (آبپخشکن) میشود. آبپخشکن دارای 6 مخزن مستطیلی شکل کمعمق است که به دنبال هم ساخته شدهاند و از سرریز هر کدام آب وارد دیگری میشود و با این عمل سرعت و قدرت آب در مخزنها متعادل میشود. برای جلوگیری از فشارهای خارجی مانند باد و حرکت شنها، تپههای مصنوعی بلندی در دو طرف پارا ایجاد میکنند و روی تپهها درختهای فراوانی غرس و نیزارهایی ایجاد میکنند تا از فشار وزش باد بر سطح آب جلوگیری شود و آب به هنگام تقسیم جریانی طبیعی داشته باشد. در مخزن ششم، آب تقریباً با سرعت معمولی جریان مییابد. سرریز این مخزن که «بَرجن» نامیده میشود، براساس حقابة محلی به 5 قسمت نابرابر تقسیم میشود و 5 نهر مستقل جدا از هم به سوی 5 محلة سمنان روان میگردد. یکی از نهرها خود به 2 قسمت تقسیم میشود و نهایتاً آب رودخانه به 6 استخر میریزد. شبها آب در استخرهای مذکور جمع میشود و روزها از صبح زود تا غروب آفتاب، دریچة هر استخر گشوده میشود و با ضوابطی آب به سوی مزارع جریان مییابد. این تقسیم در طول مدار گردش، از فروردین ماه آغاز میشود و 8 ماه ادامه مییابد. سازمان آبیاری گستردهای کلیة مسائل مربوط به این نظام را زیر نظر دارد.
سنجشهای زمانی طاق آب: در بسیاری از مناطق ایران هر شبانهروز را به 2 «طاق» تقسیم میکنند که به طاق روز و طاق شب معروف است. اگر حد مطلوب مدار گردش آب 12 شبانهروز یکبار حساب شود، هر دور مدار گردش آب دارای 24 طاق آب خواهد بود که متشکل از 12 طاق روز و 12 طاق شب است. هر طاق برابر با 12 ساعت محاسبه میگردد. عرف محل اجازه نمیدهد مالک یا مالکان طاق آب روز همیشه حقابة خود را در روز و مالک یا مالکان طاق آب شب همیشه حقابة خود را در شب مورد استفاده قرار دهند. از این رو، در هر بار استفادهکنندگان طاق آبها به تعیض طاق آب خود میپردازند بدینترتیب که اگر حقابهبری یکبار از طاق آب روز استفاده کند، در نوبت بعدی از طاق آب شب بهره میگیرد.
مالکیت طاق آب براساس ساعت تعیین میشود و در طول سال زراعی ثابت است، ولی ممکن است در سال بعد نوسانی در آن رخ دهد. مالکیت طاق آب از نظر حقوقی مالکیت واحدی محسوب میشود و ممکن است به یک یا چند نفر تعلق داشته باشد. مالکان هر طاق آب هر چند نفر که باشند، مجموع حقابة انان نباید از 12 ساعت تجاوز کند، ولی درون طاق آب میتواند نابرابری مالکیت وجود داشته باشد، زیرا ممکن است سهم یک نفر کمتر از یک واحد سنجش محلی باشد یا سهم دیگری به چندین واحد سنجش برسد. کلیة حقابهبران درون هر طاق آب را گروه «هم آب» مینامند. هر گروه هم آب در لایروبیها و تصمیمات مربوط به طاق آب خود همکاری گروهی مشترکی دارند.
این همکاری زیر نظر یک نفر به نام «سرطاق» همآهنگ میگردد. سرطاقها معمولاً از میان حقابهبران یک طاق آب که سهم بیشتری دارند، انتخاب میشوند. خرید و فروش و مبادلة آب در درون طاق آبها آزاد است، ولی انتقال حقابه به طاق آب دیگر ممنوع است و در مناطقی از ایران این عمل لعن شده است. هر شبانهروز دارای 2 سرطاق است. بنابراین هر منبع آبدهی در طول مدار گردش آب تعدادی سرطاق دارد (در حد مطلوب 24 سرطاق) که اینان در شورایی بر سنجش و گردش طاق آبها نظارت دارند.
حقابهبران هر طاق آب به نوبت و براساس مالکیت حقابة، سهم اب خود را براساس حدولی که سرطاق تنظیم میکند، دریافت میدارند. اگر جدول مذکور را ثابت فرض کنیم، ممکن است فرد نخست در جدول همیشه حقابة خود را در آغاز شب و دیگری در نیمههای شب و یا دیرتر از آن دریافت دارد. عرف محل در بسیاری از مناطق چنین ترتیبی را صحیح نمیداند. از این رو، مدارِ «گردش در گردش» ابداع شده است.
واحد سنجش: سنجش سنتی آب تا قبل از رواج ساعت به دو صورت بود: سنجش پیالهای (ساعت آبی) و سنجش آفتابی (ساعت آفتابی). فنجان، پیاله، سبو، تَشته، طاس و سَرجه ظروف واحدهای اندازهگیری سنجش پیالهای بودند که از مس ساخته میشدند و در زیر آنها سوراخ ریزی تعبیه میگردید.
سنجش بدین شکل بود که میراب یا سرطاق در اطاقی نزدیک به محل بند آب مینشست و ظرف بزرگی از آب در جلوی خود میگذاشت. پیالة سوراخدار را در لحظة معینی در مقابل حقابهبران بر آب مینهاد و آب از سوراخ زیرین به درون پیاله وارد میشد و پیاله پس از پر شدن در آب غوطهور میگردید. در این حالت میراب بلافاصله پیاله را از آب خارج میکرد و پس از تخلیه، مجدداً آن را بر آب مینهاد.
زمان پر شدن ظرف از آب به حجم آن بستگی دارد. ظرفها دارای اجزایی نیز هستند. در «خور» هر 3 فنجان را یک قُلّه مینامند. در فرخی که در همسایگی خور قرار دارد، درون طاس به 6 خط و دروانشانگلپایگان درون هر پیاله به 6 دانگ تقسیم میشود و دانگها توسط خطوطی به دقت از هم تفکیک میگردد. در زوارة اردستان هر سَرجه به 6 دانگ و هر دانگ آب به 4 طَسوج تقسیم میگردد (سرجه 12 دقیقه، دانگ 2 دقیقه، طسوج نیم دقیقه). مدار گردش آب 8 شبانهروز یکبار، هر شبانهروز برابر با 2 طاق و برابر با 120 سرجه یا سهم است.
در برخی نقاط ایران سنجشهای زمانی را با آفتاب انجام میدادند. بدینترتیب که چوب مستقیمی را به طول 150 سانتیمتر به طور قائم (شاقولی) در محل مشخصی که نشانگاه نامیده میشد، در زمین فرومیکردند و در هر طرف چوب 6 علامت سنگی به فاصلههای نامساوی که نمایندة زمانی مساوی بود، با کمی انحراف از جهت مستقیمِ شرقی غربی قرار میدادند. فاصلههای زمانی هر دو سنگ برابر 5/2 جُرّه بود که در سال 1355ش برابر با 45 دقیقه اندازهگیری شد (برای نمونه نک : شکل زیر).
شکل ساعت آفتابی در جندق (نشانگاه)
اندازهگیری طول زمانی سایة شاخص بر حسب اندازة مکانی
(اندازهگیری دیماه)
برای سنجش زمانی آب در شب از حرکت ظاهری ستارگان استفاده میکردند و یکی از شرایط میراب شدن شناخت طلوع و غروب ستارگان در شب و آگاهی از وسعت زمین حقابهبران محلی بود که میراب با در نظر گرفتن وسعت زمین و حرکات ستارگان مسائل را حل و فصل میکرد.
در مناطق مختلف ایران رابطهای سنتی بین واحد اندازهگیری زمان و زمین وجود دارد. در منطقه جندق این رابطه چنین است:
مدار گردش آب
شبانهروز
جُرّه
بِلجان
نِیْ
جریب 12 شبانهروز
80 جُرّه
3 بِلِجان
30 نِی
2 ذرع و یک چارک و 4/1 گره
6 بلجان (1000 مترمربع)
هر جره آب سه بلجان زمین را مشروب میکند و هر بلجان دارای وسعتی برابر با 557/166 متر مربع است که برابر است با 30 نی نی واحد طولی است برابر با 625/235 سانتیمتر و 30 برابر نی مربع را یک بلجان میشمارند. بدینترتیب، کل زمینهای ده 960 جره، برابر با 2880 بلجان، برابر با 480 جریب، برابر با 48 هکتار محاسبه میگردد (حکمت، 70-77).
سازمان اداری آبیاری: در نقاط کم آب به ویژه در مناطق شرقی ایران به منظور جیرهبندی و نظارت بر توزیع آب، سازمانهای آبیاری مجهزی ایجاد شده است. در این سازمانها افرادی با وظایف معین به کار اشتغال دارند. اینان از آگاهترین محلّیان انتخاب میشوند و مورد تأیید حقابهبرانند و در ازای کار خود از سازمان حقوق و مستمری دریافت میدارند. نمونة این سازمانها را در امور آبیاری میتوان در مناطق زیر مشاهده کرد:
در سازمان آبیاری شش استخر سمنان در 1356ش، 54 نفر به کار اشتغال داشتند. سازمان اداری یکی از استخرها به تفکیک وظایف چنین بود:
شورای آبیاری: هر استخر دارای یک شورای ابیاری بود که با شرکت همة دستاندرکاران و حقابهبران به سرپرستی «اِنگارنویس» در هنگام لزوم در مسجد و یا تکیه تشکیل میشد.
قانوندار: قانون یا طومار، نوشتهای است مربوط به سهام آب حقابهداران که همه ساله نقل و انتقالات مربوط به اب در آن ثبت و در سال زراعی بعد به مورد اجرا گذارده میشود. هر 3 استخر دارای دفتری است به نام «قانون» که در مجموع، تحولات تاریخی آن منطقه را نشان میدهد. دفتر قانون نزد شخصی امین و موردتأیید به نام «قانوندار» ندهداری میشود.
امین رودخانه: با توافق مسئولان استخرهای ششگانه فردی به نام «امین رودخانه» انتخاب میشود که نامبرده باید در روستای «درجزین» ساکن شود و دقیقاً بر باز کردن و بستن اب گل رودبار براساس حقابة مدار گردش نظارت کند.
انگارنویس: هر استخر دارای جایگاهی است به نام «اِنگار» که شورای آبیاری در آنجا تشکیل میگردد. سرپرستی شورای مذکور به عهدة فردی است که به «انگارنویس» شهرت دارد. وی توسط مالکان عمدة هر استخر انتخاب میشود و ممکن است مادامآلعمر در شغل خود باقی بماند. کلیة تغییرات و تحولات در آب استخر از مبدأ تا مقصد از اختیارات انگارنویس است. وی اسامی و زمان و مقدار آب روزانة حقابهبران را در کاغذی به نام «مَرّه» مینویسد و در اختیار «مَرّهبان» قرار میدهد که همه روزه این عمل تکرار میشود.
طومار: طومار کاغذ طویلی است با پهنای کم که توسط قانوندار از روی اسناد و مدارکی که در دفتر قانون ثبت است، همه ساله تهیه میگردد و کلیة تحولات که توسط انگارنویس به اطلاع قانوندار میرسد، در آخرین طومار منعکس میگردد. طومار در سه نسخة مشابه تنظیم میگردد: یک نسخه به قانوندار، یک نسخه به انگارنویس و نسخة سوم به معتمدی محلی سپرده میشود. هر طومار منعکس کنندة مقدار آب کلیة حقابهداران و اسامی آنها در مدت یک سال زراعی است و در واقع دستورالعمل اجرایی سالانة شورای آبیاری است.
مرهبان: نظارت بر چگونگی آبیاری و میزان آب هر نفر بر عهدة مرّهبان است. وی این وظیفه را بر طبق «مرّه» انجام میدهد. مرّه تکه کاغذی است که اسامی کسانی که در هر روز باید از آب هر استخر استفاده کنند در آن ثبت میشود. زمان آبگیری و اسامی هر سهمبر از آب استخر در شورای آبیاری مطرح میشود و براساس طومار و دفتر قانوندار به تصویب انگارنویس میرسد و در اختیار مرهبان قرار میگیرد. وی چگونگی آبیاری و میزان سهمیة آب هر نفر را کتباً (به وسیله مرّه) به اطلاع استخربان میرساند. از وظایف دیگر مرهبان این است که ساعت و مقدار آب افراد غایب در جلسة ابیاری را به اطلاع آنها برساند.
استخربان: هر استخر دارای یک نفر «استخربان» است که حفظ و حراست آب استخر در شبها به عهدة اوست و روزها براساس صورت «مره» که مرهبان در اختیار نامبرده میگذارد، ناظر بر حجم آب و تقسیم و توزیع آب استخر است. استخربان با موافقت انگارنویس و معتمدان محلی و استفادهکنندگان از آب استخر انتخاب میشود و معمولاً سالها در شغل خود باقی میماند. وی باید یکی از کشاورزان استفاده کننده از آب همان استخر نیز باشد.
عملهدار (مقسّم آب): عملهدار ناظر بر تقسیم آب استخر بین مزارع است، زیرا نهرهای بزرگی که از محل خروجی آب استخر جریان مییابند، خود به نهرهای کوچکتری تقسیم میشوند. تقسیم آب در جویبارها به عهدة کشاورزان است.
بارهبان: حفظ و حراست هر نهر از محل پارا (آب پخش کن) تا استخر به عهدة پارهبان است.
اما سازمان اداری آبیاری در باغستان فردوس چنین است:
مؤلف: مؤلف بالاترین مقام آبیاری و مسئول ثبت و حفظ حقّابة سهامداران و تهیة طومار مستند آبیاری، نیز ناظر بر کلیة کار گروههای آبیاری و عزل و نصب آنهاست.
حسابدار: حسابدار مسئول ضبط و ثبت حساب آب یکیک حقابهداران است و باید از کلیة نقل و انتقالات و تغییرات طومار آبیاری آگاه و ناظر بر خرید و فروش آب باشد.
کیّال: سنجش زمانی آبیاری با فنجان در طول مدت آبیاری زیر نظر کیّال انجام میگیرد (شمارشگر فنجان). دو نفر کیال، به نوبت سنجش فنجانهای روز و شب را به عهده دارند.
جویبان: محافظت جویهای آب از مظهر قنات تا سر مزرعه به عهدة جویبان است. به سبب طول زیاد جویها 3 نفر این وظیفه را به عهده دارند.
تیرهگر: 2 یا 3 نفر تیرهگر مأمور گلآلود کردن آب قنات در نیمه راه نهر هستند. با این کار آب گلآلود در مزرعه ته نشست و سبب حاصلخیزی زمین میشود.
مآخذ: حکمت یغمایی، عبدالکریم، جندق، روستایی کهن بر کران کویر، تهران، توس، 1353ش؛ خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، ترجمة حسین خدیوجم، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، 1362ش؛ شیخ بهائی، محمد، طومار، به کوشش کاظم سمیعی، اطفهان، 1307ش؛ جم ؛ صفینژاد، جواد، نظامهای آبیاری سنتی در ایران، دانشگاه تهران، مؤسسة مطالعات و تحقیقات اجتماعی، 1359ش، جم ؛ نیز: مطالعات و پژوهشهای میدانی مؤلف.
جواد صفینژاد
نویسنده: جواد صفی نژاد شماره مقاله:26